بنویسید بعد مرگم روی سنگ
آنکه اینجا در زیر این سنگ هم آغوش با خاک شده
عاشقی دل خسته بود
عاشقی که عشقش را هیچ گاه فراموش نکرد
عاشقی که عاشق او بود...
بنویسید بعد از مرگم روی سنگ
آن که خاک را نقاب چهره اش کرده
عاشق کسی بود که او را از بحر غم نجات داده
و فرشته ی نجاتش تنها او را یک دوست می دید نه یک معشوق
کاش یکی بود.... 
زیرآوارم!! 
مرااینگونه باورکن... 
یک آغوش ودوگوش شنوا 
ایستادگی تنهایی می آورد! 
دل شکستنی... 
دیوانگی شاخ و دم ندارد 
دوست دارم 
دل شکسته.. 
گاهی... 
غمگینم...
نیامدن سر قرار
ترکت میکنم 
گل یا پوچ
من با نفسهای تو مست میشوم
لاشی 
گاهی دلم هوس شیطنت می کند
مادر 
هــوس کــرده ام
اینجا 
درد دارد
و انتــظار چه سخت است...
فراموش شده ام 
کاش باورت نشود که چقدر دوستت دارم
ممنون!
دوستت دارم قدخدا 
